دوستی از ایران ایمیل زدهاند و نوشته اند که دانشجوی سال سه رشته پزشکی بوده و نامزدشان مهاجرت کانادا را دارند و میخواستند ببینند که آیا امکان ادامه تحصیل در کانادا به چه شکلی است
۱ نامزد شما با داشتن مدارک عقد دائم میتوانند برای شما پرونده مهاجرت باز کنند و شما میتوانید در عرض مدت کمی (حدود ۴ ماه) اقامت دائمتان را بگیرید
۲ تا آنجایی که من پرس و جو کردم احتمالاْ شما برای ورود به رشته پزشکی باید از صفر شروع کنید و شاید بتوانید تعدادی از دروسی را که ایران گذراندهاید به اینجا منتقل نمایید شما باید یک مدرک لیسانس (از ایران و یا کانادا) گرفته و سپس وارد رشته پزشکی شوید
۳ از آنجایی که شما اقامت دائم خواهید داشت شهریه دانشگاه شما برابر دانشجویان بومی خواهد بود
مریم
دانشجویانی که به همراه همسرشان عازم کانادا هستند باید چند نکته را در نظر داشته باشند:
۱- اگر همسرتان دارای مدرک لیسانس و یا بالاتر هستند و خواهان ادامه تحصیل در همان رشته هستند قبل از رسیدن به کانادا حتماْ سعی کنید شرایط تحصیل ایشان را فراهم آورید.
۱-۱ بهتر است ایشان نمره زبان مورد نیاز دانشگاه را قبل از ورود به کانادا اخذ کرده باشند. هزینه امتحان زبان در کانادا حداقل دو برابر هزینه امتحان در ایران است. به امید این هم نباشید که با قرار گرفتن در محیط نمره زبانتان بهبود خواهد یافت. هزینه شرکت در کلاسهای آموزش زبان هم بسیار بالاتر از ایران است.
۱-۲ اگر معدل همسرتان بالای ۱۶ است حتی زمانی که ایران هستید میتوانید با استادها تماس گرفته و شرایط پذیرش ایشان را فراهم آوردید. اگر پس از رسیدن به کانادا اقدام برای ادامه تحصیل ایشان میکنید سعی کنید حتماْ از طرف استاد و یا دانشگاه برای گرفتن Fund اقدام نمایید. این موضوع اغلب صرفاْ شامل رشتههای مهندسی- علوم پایه و رشتههای مربوط به بهداشت است.
۱-۳ اگر معدل همسرتان کمتر از ۱۶ باشد باید پس از مستقر شدن در کانادا برای ادامه تحصیل ایشان اقدام کنید. به احتمال قوی اغلب دانشکدهها چند درس را به عنوان پیش شرط برای ایشان مقرر کرده و در صورتی که بتوانند مورد بالا را کسب کنند میتوانند وارد دوره فوقلیسانس و یا دکترا شوند. احتمال گرفتن Fund خصوصاْ در اول کار بسیار کم است. در مورد هزینه ثبت نام هر کدام از درسها با منشی دانشکده تماس بگیرید.
۱-۴ هزینه ثبت نام سالانه اغلب رشتههای مهندسی و علوم پایه رشتههای مربوط به بهداشت برای دورههای تحصیلات تکمیلی ۳۶۰۰ دلار است. برای رشتههایی مانند NBA این هزینه چندین برابر است. برای بقیه رشتهها به وبسایت دانشگاه مراجعه کنید.
۲- با داشتن صرفاْ یک Fund زندگی دو نفره مشکل خواهد بود. تا حد امکان با خودتان پول همراه داشته باشید تا زیاد به سختی نخورید. اگر با توجه به شرایط همسرتان حائز گرفتن پول از دانشگاه نیستند باید برای کار پاره وقت و یا تمام وقت اقدام نمایند. بنابراین به محض رسیدن به کانادا برای گرفتن work permit اقدام نمایید. برای گرفتن اجازه کار نیازی به داشتن job offer نیست. برای یافتن کار به وبسایتهای کاریابی مراجعه کنید. زمستان سرد و طولانی کانادا-ساسکاتون زندگی را برای تنها در خانه ماندن بسیار سخت میکند. بنابراین داشتن کار نه تنها نیازهای مالیتان را برطرف میکند بلکه مانع دلتنگی برای خانواده و دوستان میشود.
مریم
دوستی از ایران ایمیل زده و سوالهای زیر را پرسیدهاند:
۱- آیا همسر دانشجو اجازه کار دارند؟
۲- آیا بعد از دوران تحصیل میتوانیم برای مهاجرت دائم (Permanent Residency) اقدام کنیم؟
بله. شما میتوانید حتی در حین تحصیل برای مهاجرت دائم اقدام کنید.
دوستی ایمیل زده و سوالات زیر را پرسیده بودند:
و اما پاسخها:
۱- اطلاعات داده شده در این وبلاگ صرفاْ در مورد دانشگاه ساسکاچوان است. دانشگاه رجاینا متفاوت از دانشگاه ساسکاچوان بوده و سیاست مربوط به خود را دارد. برای اینکه بتوانید شهریه دانشجویان کانادایی را پرداخت کنید باید شهروند و یا مقیم کانادا باشید.
۲- بله. این بستگی به شخص شما دارد. اغلب دانشجوهای کانادایی در ضمن تحصیل کار هم میکنند. درآمد کارهای low payment حدود 10 دلار در ساعت است. اگر شما 20 ساعت در هفته کار کنید درآمدی معادل 800 دلار در ماه است. شما برای زندگی حداقل 1000 دلار در ماه باید درآمد داشته باشید و با توجه به شهریه دانشگاه بدون داشتن پشتیبانی مالی دچار مشکل خواهید شد. هزینه دانشگاه برای دانشجویان تحصیلات تحصیلی حدود 3600 دلار در سال است. برای دانشجویان لیسانس این هزینه بالاتر است و برای دانشجویان لیسانس بین المللی این هزینه دو برابر خواهد بود.
۳- زبان فرانسه لازم نیست. برای پذیرش حداقل نمره IELTS شش و نیم 6.5 آن هم از نوع آکادمیک مورد نیاز است.
4- برای دانشجویان لیسانس مطمئن نیستم. احتمالش کم است. وب سایت دانشگاه را مطالعه کنید.
5- در این مورد نظر بخصوصی ندارم.
و اما در نهایت فکر می کنم احتمال اینکه شخصی بتواند برای دوره لیسانس ویزای دانشجویی بگیرد (مخصوصاً بدون داشتن پشتیبانی مالی بسیار بزرگ) بسیار کم است.
به قلم: مریم
در این یکی دو هفته اخیر چندین ایمیل داشتیم در مورد شرایط گرفتن پذیرش از دانشگاه ساسکاچوان. قبلاْ هم در این زمینه در پستهای ۱و ۲ و ۳ و ۴ و ۵ و ۶ مطالبی نوشته شده بود.
اما چند نکته:
۱- دانشگاه ساسکاچوان حداقل معدل ۱۶ را برای دانشجویان ایرانی تعیین کرده. اگر با مدرک لیسانی اپلای میکنید احتمال اینکه بتوانید با معدل کمتر از ۱۶ پذیرش بگیرید بسیار کم است و گرفتن پول از آن هم کمتر. برای دانشجویانی که با وجود مدرک فوق لیسانس برای دوره دکترا اقدام مینمایند معدل فوق لیسانس باید بالاتر از ۱۶ باشد ولی برای معدل دروه لیسانس اغلب دانشکدهها معدل کمی پایینتر از ۱۶ را هم برای دوره لیسانس را قبول دارند. البته این مسئله از دانشکدهای به دانشکده دیگر متغیر است.
۲- نمره زبان معادل ۵۵۰ تافل و یا امتحانهای معادل تافل. من معدود دانشجویی را میشناسم که بدون داشتن نمره زبان پذیرش گرفته باشد. فکر نمیکنم دانستن زبان فرانسه آنچنان تاثیری در امر پذیرش شما در این دانشگاه داشته باشد.
۳- نمره زبان و معدل جزو شرایط دانشگاه و دانشکده میباشند و اغلب استاتید هم برای شما استثناء قائل نخواهند شد مگر در موارد بسیار نادر.
به قلم: مریم
دوستی کامنت گذاشته بودند و در مورد اینکه نام دانشگاه چه مقدار در زمینه پذیرش تاثیر دارد پرسیده بودند. نام دانشگاه مسئله جنجال برانگیزی است و امیدوارم این پست کدورتی ایجاد نکند.
۱- اهمیت نام دانشگاه از استادی به استاد دیگر و مهمتر از دانشکدهای به دانشکده دیگر متغیر است. دانشکدههایی که دانشجوی ایرانی زیاد و بالاخص استاد ایرانی داشته باشند اطلاعاتشان از دانشگاههای ایران بالاست. استادهایی هم که قبلاْ دانشجوی ایرانی داشته باشند مشخصاْ اطلاعاتشان بسیار بالاست. به عنوان مثال دانشکده مکانیک بیشترین ایرانی را دارد. من فکر میکنم این مسئله تا حدی به وجود اساتید ایرانی دانشگده برمیگردد. این اساتید با گرفتن دانشجوی ایرانی آغاز به معرفی دانشجویان ایرانی کردند. تا آنجایی که من میدانم استادها موقع گرفتن دانشجو رزومه فرد را به اساتید ایرانی نشان داده و نظرشان را میپرسند. اساتیدی که قبلاْ دانشجوی ایرانی داشتهاند هم اطلاعات بیشتری نسبت به بقیه دارند و اغلب از دانشجویان خود هم اطلاعات میگیرند (البته رزومه نشان نمیدهند).
۲- من نام دانشکده مکانیک را صرفاْ از این لحاظ آوردم که خودم دانشجوی این دانشکده هستم و اطلاعاتم در این زمینه است وگرنه تعداد اساتید ایرانی برخی دانشکدهها بیشتر است.
۳- دانشکدههایی که دانشجوی ایرانی کمتری دارند گاهاْ اساتید فرقی بین دانشگاه مختلف ایران قائل نیستند.
۴- با تمام این اوصاف با اینکه احتمال گرفتن پذیرش برای دانشجویان دانشگاه آزاد کمتر است ولی در عمل چند تن از دوستان ما هستند که در این دانشگاه درس خواندهاند. بنابراین با داشتن معدل بالا میتوانید نظر موافق برخی اساتید را جلب کنید.
*من به شخصه ۱۰۰٪ به توانایی امتحان کنکور برای شناخت دانشجو در عرض کمتر از ۵ ساعت شک دارم و مطمئن هستم که توانایی افراد را نمیتوان بصورت ۱۰۰٪ از روی نام دانشگاه نتیجه گرفت. ولی از طرف دیگر فکر میکنم با اطلاعات کمی که هر دو طرف (دانشجو و استاد) از همدیگر دارند صرفاْ میتوان به اطلاعات نیمه آماری هر چند نادرست اکتفا کرد.
به قلم مریم
چند مساله مهم هست که من اینجا مطرح میکنم . دوست داشتید بیاید نظر بدین.
اول اینکه با توجه به افرادی که من اینجا دیدم فرق چندانی بین اینکه شما از ایران برای پذیرش اقدام کنید با از داخل کانادا وجودنداره. بیشتر به استاد بستگی داره که دنبال دانشجو باشه یا نه.
دوم اینکه رزومه و معدل در گرفتن پذیرش از استاد مهمه. دانشگاههای معتبر ایران به خصوص شریف اینجا هم شناخته شده اند.
سوم PhD و کلا مقاطع تحصیلی حساب شدهتر و در مقایسه سختتر از ایرانه بنابراین باید ذاتا آدم کوشایی باشید که از زندگی آکادمیک خسته نشید.
چهارم اساتید کانادایی به مراتب بهترن ولی خوب تعدادشو کمتره و آسیاییها سخت گیر و منضبط هستند که خیلی وقتها سبب درگیری استاد و دانشحو و به تعداد مکرر انصراف یا قطع فاند میشه. استاد منم یک دو بار اساسی تاحد سکته دادن دعوام کرده. وقتی هم خوش اخلاق میشه مهربونه ولی به سکته دادنش نمیارزه چون من هر بار فکر میکنم اخراج شدم و احساس stable بودن نمیکنم و مجبورم بعد بشینم فکر کنم که حالا با study permit اینجا بمونم چیکار کنم یا برم ۳ سال ول بگردم با کدوم دانشگاه اپلای کنم بگم تا الان کجا بودم و چیکار میکردم. خوب اینا خیلی استرس آوره. یکی از دوستانم که بعد از یکسال ول کرده بود. رفته بود دانشگاه دیگه چون قبلا پذیرششو differ کرده بوده. پس بد نیست از چند جا پذیرش داشته باشید.
خلاصه وقتی میفتین دنبال کار apply کردن حتما این پارامترها رو در نظر بگیرید و اینکه آیا در این مقطع تحصیل تنها هدف شما هستش یا نه. اگر میخواهید بیاید اینجا و کار کنید فقط دنبال master باشید چون برای دکترا خیلی فرصت شغلی محدودتره. در مورد مهاجرت هم راستش من هیچ وقت دنبالش نبودم چون شانسیه و ممکنه تو یه مقطع زندگی استرس زیادی وارد بکنه. همونطور که درمورد خیلی از فک و فامیل و دوست و آشناها دیدیم.
من الان که اومدم کانادا احساس فوق العادهای ندارم و به قول رضا اون آسمان خراشها و هلیکوپترهایی که تو تیوی می بینید مال چند تا شهر بزرگ دنیاست و منتطر نباشید که اینجا وارد دنیای تکنولوژی بشید و خیلی عجیب و غریب باشه. ازون لحاظ فکر کنم امارات و سنگاپورو مالزی از ما جلوتر باشن. درنتیجه اصلا توصیه نمیکنم به عشق تکنولوژی و ماشین و توریست بازی بیاید اینجا.
مساله دیگه که خیلی از ماها به خاطرش اینجا هستیم اینه که دانشگاههای آمریکای شمالی سطح کیفی بهتری نسبت به کل دنیادارند و مدرکشون هم در ایران معتبر و به راحتی قابل ارزشیابیه و امکانات علمی خوبی که اینجا فراهم هست جو را برای تحقیقات مستعد میکنه.
به قلم: سیمین
دوستانی که ایمیل زده و یا پیغام گذاشتهاند و در مورد امکان ادامه تحصیل پرسیدهاند.
۱- اگر شما از طریق مهاجرت اقدام کرده باشید و یا به هر ترتیب ساکن کانادا باشید با داشتن نمره تاقل و حداقل معدل میتوانید برای مقطع مورد نظر خود اقدام کنید. اگر تافل نداشته باشید میتوانید در کلاسهای زبان دانشگاه ثبت نام و شرکت نمایید. اگر هم معدلتان مورد قبول نبود میتوانید برای چند درس ثبت نام کرده و سپس با آوردن معدل مورد نظر وارد مقطع تحصیلی دلخواهتان گردید. اگر مثلاْ مدرک فوق دیپلم از ایران دارید احتمالاْ میتوانید با انتقال تعدادی از واحدهای گذرانده در ایران (اطلاع کافی ندارم) لیسانس خود را شروع کنید. با توجه به اینکه هزینه تحصیلی مخصوصاْ برای مقطع لیسانس بالاست اگر مهاجرت داشته باشید میتوانید در ضمن تحصیل مشغول به کار گردید.
۲- اگر میخواهید از طریق دانشجویی وارد کانادا شوید باید با داشتن معدل و نمره زبان و رزومه قابل قبول برای ادامه تحصیل اقدام نمایید. پس از ورود به کانادا با داشتن ویزای دانشجویی میتوانید برای گرفتن اجازه کار در خارج از دانشگاه برای حداکثر بیست ساعت در هفته اقدام کنید.
به قلم: مریم
دوستی از ایران پیغام گذاشته بودند و در مورد ادامه تحصیل در رشته پزشکی در کانادا سوال کرده بودند. دوستمان گفتهاند که به احتمال زیاد عضو تیم المپیاد شیمی خواهند بود. اولین نکته این که اغلب ماها دانشجوی رشتههای فنی و یا علوم پایه هستیم و در نتیجه اطلاعاتمان در این مورد نمیتوانند ۱۰۰٪ درست باشند.
ادامه تحصیل از دیپلم: برای ادامه تحصیل در این رشته باید نخست یک دوره عمومی ۴ ساله دانشگاهی را بگذرانید و سپس در امتحان ورودی پزشکی شرکت کنید. پس از قبولی در این امتحان دانشجویان میتوانند وارد رشته پزشکی گردند. اصلیترین مشکل در این مرحله هزینه بالای تحصیلی (حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار دلار) است. شهروندان و مهاجرین کانادایی میتوانند این هزینهها را با گرفتن وام دانشجویی پوشش دهند ولی فکر نمیکنم برای دانشجویان بینالمللی چنین امکانی وجود داشته باشد. بنابراین با توجه به مشکل ویزا من فکر میکنم امکان ادامه تحصیل در این رشته برای غیر ساکنین کانادایی نزدیک صفر باشد مگر اینکه دانشگاه و یا دولت با توجه به رزومه و عنوان جهانی دانشآموزی به وی scholarship بدهد که من این مسئله را دور از ذهن میدانم با این حال برای اطلاعات بیشتر به اعضای سالهای قبل و یا وبسایت دانشگاهها مراجعه کنید.
ادامه تحصیل با داشتن مدرک پزشکی از ایران: این دوستان باید پس از ورود به کانادا برای شرکت در آزمونهای سه مرحلهای اقدام کنند. پس از گذراندن این آزمونها به مدت حدود دو سال دوره رزیدنتی را سپری کرده و میتوانند پس از آن طبابت نمایند.
به قلم: مریم
دوستی ایمیل زده و گفتهاند که قراره به زودی به کانادا و احتمال زیاد ساسکاچوان مهاجرت کنند و در مورد ادامه تحصیل در رشته مدیریت پرسیدهاند.
در کانادا ورود به دانشگاه برای افرادی که ساکن کانادا هستند کار نسبتاْ راحتی است. شما صرفاْ با داشتن مدرک لیسانس از ایران و داشتن نمره زبان میتوانید در دانشگاه ثبت نام کنید. تنها مسئلهای که در این میان اهمیت مییابد امکان گرفتن بورس از دانشگاه و یا استاد است. در مورد رشتههای علوم انسانی تا آنجایی که من میدانم گرفتن بورس تقریباْ کار بسیار سختی است و اغلب دانشجوها خودشان هزینههای تحصیلی خود را تامین میکنند (من این را از یکی دو نفر از دوستان کانادایی که در رشتههای روانشناسی و جامعهشناسی مشغول تحصیل بودهاند پرسیدهام).
و اینکه چه توصیهای میشود کرد برای این دوستان: من فکر میکنم بهترین کار برای فردی که ساکن ایران است و قصد عزیمت به کانادا را دارد این است که سعی کنید زبان انگلیسیتان را تا آنجایی که برایتان امکان دارد تقویت کنید. کلاس زبانهای ایران ارزان و با کیفیت هستند. اینجا هزینه ثبت نام برای کلاسهای زبان بالاست (حدود ۳۰۰ دلار برای هر ترم) و اغلب شرکت کنندگانشان از کشور چین هستند که تحمل کلاسها را تقریباْ غیر ممکن میکنند. اصلاْ به شعارهایی مانند قرار گرفتن در محیط اهمیت ندهید.
در مورد مطالعه در زمینه رشته مورد علاقهتان اگر بتوانید این کار را انجام دهید بهتر است ولی فکر نمیکنم حتماْ ضروری باشد. اغلب دانشجویان ایرانی عملکرد خوبی در دانشگاه دارند و فکر نمیکنم با پشتوانه آموزش دانشگاههای ایران جای نگرانی وجود داشته باشد.
دوستی ایمیل زده و پرسیدهاند:
من دانشجوی سال آخر رشته مهندسی شهرسازی دانشگاه مازندران هستم. میخواهم در رشته برنامهریزی شهری در دانشگاه مک گیل یا بریتیش کلمبیا و یا تورنتو ادامه تحصیل بدهم. معدلم هم بالای 16 است.
۱- می تونم راحت اونجا پذیرش بشم؟
۲- تا به حال هم به وبسایت های این دانشگاه ها سر زدم، اما نتونستم سایت اعضای هیئت علمی دانشکده های مربوطه را پیدا کنم. میشه به من کمک کنید.
۳- در ضمن چه قدر طول می کشه که تقاضا بررسی بشه و دانشگاه جواب بده؟
۴- یه سوال دیگه، آیا صراحتا باید به استادی که پیدا می کنیم بگوییم که برای پذیرش گرفتن با او تماس گرفته ایم؟
۵- در ضمن من نمی توانم کاملا از عهده هزینه های دانشگاه بر بیایم آیا امکانات مالیای هست که اونجا استفاده کنم؟
و اما جوابها
۱- در این مورد نمیتوان چیزی گفت ولی به امتحانش میارزد. هر استادی معیار خودش را برای انتخاب دانشجو دارد.
۲- برای رشتههایی مانند شهرسازی - علم مواد- هوافضا و ... شاید نتوانید دانشکدهای دقیقاْ با این نام پیدا کنید ولی میتوانید به دانشکدههای مشابه مانند عمران- مکانیک و ... سر بزنید. اغلب در این دانشکدهها افرادی هستند که در رشته مورد نظر شما کار کنند.
۳- شما هر زمانی از سال میتوانید با استادها مکاتبه کنید ولی اغلب دانشگاهها یک تاریخ معین برای ارسال مدارک دارند.
۴- صد در صد. در این مورد تردید نکنید. به صراحت بگویید که به کار ایشان علاقهمند هستید و دوست دارید که با ایشان کار کنید. موقع تصمیمگیری در مورد Scholarship داشتن استادی که از مدارک شما حمایت کنند تاثیر به سزایی در کار شما خواهد داشت.
۵- همانگونه که در پستهای قبلی گفته شد باید هنگام تماس با استاد در مورد مسائل مالی با ایشان صحبت کنید. اغلب دانشگاه و یا خود استاد دانشجو را تامین مالی خواهند کرد.
به قلم: مریم