همونطور که میدونید ما هر دو هفته یکبار روزهای چهارشنبه تو طبقه ۱۴ Seager یک فیلم ایرانی نمایش میدیم. البته دیدن فیلم برای ما خودش داستانی داشته و ظاهراْ این داستان حالا حالاها ادامه هم داره (یک نمونهاش هم همین پستی بود که در دقیقه نود از دستم پرید).
خوب یکی بود یکی نبود. یکی از شبهای زمستون پارسال بود که طی مراسم وینگ خورون تو لویز جمع شده بودیم دور یک میز و طبق عادات ایرانی داشتیم مشکلات جهان و حومه رو حل و فصل میکردیم که ایده نمایش فیلم همچون شهابی از ذهن یکی از بچهها گذشت و بقیه هم همصدا توافق خودشون رو اعلام کردن بعدش یک نگاهی به دور میز انداختن و ظاهراْ از اونجا که فردی بیکارتر از من تو گروه پیدا نکردن من رو به عنوان مسئول فیلم انتخاب کردن. قرار شد فردای اون روز من با نماینده ISO (محفف International student office) تماس بگیرم و در مورد امکان و نحوه پخش فیلم اطلاعات بگیرم. بعد از صحبت و مشورت با مسئول ISO و بچهها به این نتیجه رسیدیم که بهتره دو سری برنامه داشته باشیم: یک سری فیلم سرگرم کننده برای دوستان ایرانی که قرار شد هر دو هفته یک بار در برجهای چهار قلوی دانشگاه پخش کنیم و یک سری دیگه برای عموم شامل ایرانیها و خارجیها (البته ما هنوز کاناداییها رو هم به عنوان خارجی میشناسیم.) که قرار شد هر سه ماه یک بار در داخل دانشگاه پخش کنیم.
یکی دو هفته اول فیلم رو از تلویزیون Seager (که تو تصویر بالا مشخصه) استفاده کردیم ولی از اونجایی که کیفیت تصویر زیاد جالب نبود تصمیم گرفتیم با مسئولان ساختمان صحبت کنیم و ازشون بخواهیم که تلویزیون رو تعمیر کنن. جامجهانی فوتبال رو هم بهونه قرار دادیم که بیشتر متقاعدشون کنیم ولی باز هم جواب نگرفتیم (باید موقع جامجهانی حاکی بریم سر وقتشون). دوباره مجمع شورای مصلحت PSA دور هم جمع شدن و در نهایت تصمیم گرفتن که بریم سراغ پروژکتور. برای پروژکتور هم قرار شد که از دانشگاه قرض بگیریم. ولی خود پروژکتور هم حکایت خودشو داشت. روز اولی که قرار شد پروژکتور را استفاده بکنیم هر چه قدر گشتیم نتونستیم کابل واسط به دیویدی پلیر رو پیدا کنیم. بنابراین مجبور شدیم از لپتاپ یکی از بچهها استفاده کنیم. فردای اون روز که داشتیم پسش میدادیم فهمیدیم که محل اتصال دقیقاْ کنار ورودی کامپیوتر بود. دفعه دیگه که دیویدی پلیر رو نصب کردیم دیدیم که خروجی مربوط به اسپیکر وجود نداره. بنابراین مجبور شدیم تلویزیون مهرداد رو بیاریم و صدا رو از طریق تلویزیون پخش کنیم. به یه رابط نیاز داشتیم که از دیویدی پلیر به اسپیکر متصل کنیم ولی هر چقدر گشتیم نتونستیم چنین چیزی رو پیدا کنیم. داشتیم تصمیم میگرفتیم که از طریق لحیمکاری دو تا کابل متفاوت رو به هم وصل کنیم که ناگهان رضا از انباری آپارتمانشون کابل مربوطه رو پیدا کرد. دیگه کمکم مطمئن میشدیم که از بابت فنی مشکلی نداریم (گرچه یک بار نتظیم پروژکتور واقعاْ اذیت کرد) که یک چهارشنبه که وسیلههامونو میبردیم بالا دیدیم که گروهی از دوستان مسیحی برای برادران چینی ما سفره حضرت جیزز باز کردن و ما جای ما قبلاْ اشغال شده. حدود ۳ هفته وجود دوستان رو تحمل کردیم و برنامهمون رو با تاخیر اجرا کردیم. البته اغلب اوقات به همراه فیلم شهرام اسنک تهیه میکردن و میآوردن.
حالا که کمکم داریم به انتهای تابستون میرسیم تجربه زیادی در زمینه آپاراتچیگری بدست آوردیم و دوست داریم این تجربه رو ادامه بدیم با این حال با شروع سال تحصیلی مطمئن نیستیم بتونیم به این راحتیها پروژکتور رو امانت بگیریم ولی با این وجود دوست داریم تو شبهای سرد زمستون دور هم جمع بشیم و با هم فیلم ببینیم و چیپس و نوشابه بخوریم. اینجا باید از شهرام - شهرزاد - مهرداد و رضا تشکر کنم که هر بار زحمت زیادی کشیدن و باید معذرت بخوام بخاطر تاخیرهایی که هر از چند گاهی تو پخش فیلما داشتیم.
و اما در مورد فیلم این هفته:
چهارشنبه شب این هفته (۲۳ آگوست) ساعت۸:۳۰
محل نمایش: اتاق تلویزیون ساختمان Seager Wheeler (طبقه ۱۴). ساختمان Seager Wheeler یکی از چهار ساختمان بلند واقع در خیابان Cumberland است (پلاک ۱۰۳). نمایش این فیلم با استفاده از ویدیو پروژکتور انجام میشه.
به قلم: مریم
خیلی مطالب وبلاگتون باحاله.من عمران شریف می خونم.تو وبلاگم حتما واسم نظر بذارین.راسی آدرس ایمیل رو هم نوشتم.ایمیل بفرستین با هم آشنا شیم.
وایییییییی
من تازه اومدم ساسکاتون و دارم از تنهایی می میرم!
کاشکی زودتر با وبلاگتون اشنا شده بودم
دیروز می تونستم بیام حداقل
البته من ۳ شمبه همین هفته بعد از ۲ هفته بر میگردم ایران...کاش زودتر با این وبلاگ اشنا شده بودم حداقل این دو هفته این قدر کسالت اور نبود و شاید می تونستم بیام دانشگاه...
فقط برای ویزیت اومده بودم و اینکه ببینم این شهر چه جوریه برای زندگی و درس خوندن...
اوهههههه
این مال اگوسته؟ من فکر کردم مال سپتامبر هست!
ولی جدا امیدوارم شدم چون من یه ایرانی هم ندیدم
ولی اگر بیام اینجا می تونم دوست پیدا کنم!