بعضی وقتها آدمهایی توی زندگی پیدا میشن که وقتی می فهمی میخوان از پیشت برن احساس میکنی داری یه چیزی رو از دست میدی و اون ندیدن کسیه که تقریبا هر روز می دیدیش و محبتاش برات تازگی نداشته. چند روز دیگه یکی از همین آدما داره از ساسکاتون برمیگرده به ایران و این دلتنگی فقط احساس من نیست بیشتر کسانیکه می شناسنش الان همین حس رو دارن.
فقط اینجا میخواستم بگم دلمون برات تنگ میشه محبوبه جان، کاش بعدا دوباره ببینیمت و یادی از این روزها بکنیم.
به قلم: شهرزاد
آدم وقتی از ایران می یاد دلش برای عزیزانی مثل پدر، مادر، برادر و خواهراش تنگ میشه ولی در عوض اینجا با دوستانی آشنا میشه که جای خالی عزیزانش رو پر میکنن. محبوبه خانم برای خیلی از دوستان ایرانی مثل یه خواهر مهربون میمونن. ایشون دوستی هستن که همیشه به دیگران محبت داشتن وبالتبع خاطرات خوبی رو برای دیگران باقی خواهند گذاشت. امیدوارم که شاد، موفق، و تندرست باشن و محسن عزیز هر چه زودتر بتونه به ایشون و فرزندان عزیزش ملحق بشه.
از اظهار لطف شما بی نها یت ممنونم وبرای همه دوستان عزیز آرزوی موفقیت دارم. به امید دیدار