با تشکر از دوستان ایرانتو:
نوریز با اذعان به اینکه متقاضیان مهاجرت معمولا ساسکچوان را در لیست مقاصد کانادایی خود ندارند، اظهار امیدواری کرد با طرح های جدیدی که در آن ایالت باجرا در می آید، شاهد رشد و شکوفایی بیشتر منطقه نسبت به سال های گذشته باشیم.
(نقل مستقیم از سایت ایرانتو)
به قلم: مریم
پاییز دراینجا کوتاه و بسیار زیباست. تقریبا همه رنگها رو تو طبیعت میتونید ببینید. من و مریم احتمالا در طول هفته آینده یه سری میریم عکاسی . اگر کسی دوست داره بیاد با هم هماهنگ میکنیم. از دانشگاه پیاده راه میفتیم میریم کنار رودخونه. بعدشم میتونیم BBQ داشته باشیم. (عکس مربوط به فضای جلوی دانشکده مهندسی میشه)
به قلم: سیمین
نمایشگاه پوستر Imaginus از ۲۰ تا ۲۶ سپتامبر در place riel برقراره. صبحها که از در پلس ریال میای تو یه سری پوستر بزرگ جلب بیننده میکنه که یکیش همون تصویر معروف kissing the war هستش . قیمت پوسترها ازبیرون کمتره . توصیه می کنم تافردا یه سری بزنین. من دو باری رفتم و خریدکردم .
پرتره های بسیارزیبایی از طبیعت و شهرهای مختلف جهان وسبکهای مختلف فکری در نمایشگاه به تصویرکشیده شده است.
آزادی فکری در هنر نمادی از نوع آزادی است که در کشورهای غربی می تونید لمسش کنید بدون اینکه فکر و شعور بیننده رو زیر سوال ببره.
به قلم: سیمین
همون طور که در پستهای قبلی سیمین نوشته بود شنبه هفته پیش از طرف ISO و گروههای مذهبی شهر برنامه ای ترتیب داده شده بود تا دانشجوهای بین المللی را با خانواده های کانادایی آشنا و هماهنگ کنند. برای همین هم اغلب خانواده های کانادایی و بعضی دانشجوها غذا و دسر تهیه کرده بودند. بعضی دوستان هم در خوردن کوتاهی نکردند (تصویر بالا نمایشگر همه چیز است). سیمین هم طبق معمول خبری ازش نبود و موبایلش هم جواب نمی داد.
بعد از شام هم نوبت هنر نمایی هنرمندان از سرتاسر گیتی بود. خوشبختانه از ایران هم نورالله آواز "می گذرم تنها" را به صورت هنرمندانه اجرا کرد.
البته برنامه اصلی مربوط به فردا شب بود که نورالله و محمد بچه ها را برا افطار دعوت کردند و بعد از افطار نورالله با ضرب و آواز از مهمان ها پذیرایی کردند و گاهاً رامین هم ایشان را همراهی کردند.
از اینکه امسال دوستان خوبی به جمعمان پیوستند خیلی خوشحالیم مخصوصاً اینکه بین شان هنرمند هم حضور دارند.
به قلم: مریم
گوشی من دیشب تو مهمونی گم شد. اولش روی میز بود کنار دستم بعددیگه نبود. خوب این جوراتفاقااینجا طبیعیه. اگه اومدین ایتجا یکی بهتون گفت چرا تو کیفت پرازدستمال خورده است اصلا تعجب نکنید. اینجا فرهنگ غنی خودشو داره. به عنوان مثال به ایمیلی که امروز به دست من رسید توجه کنید
یک عددگوشی موبایل پیدا شده!!!
اگه مال شماس فردا صبح با دادن نشانی اونو از .. تحویل بگیرید:D
اگه هم خواستین فحش بدین به.. فحش بدین همش نقشه اون بود!
با هم شرط بستیم که آیا میشه موبایلو از جلوی چشتون طوری برداریم که شما نفهمین یانه .
من گفتم می فهمه .. گفت نمی فهمه
(تشریح پروسه ..)
....
بعدش که شما دوتا کیک دادین بهم (خداییش خوشمزه بود. tnx)من عذاب وجدان گرفتم به .. کلی گفتم گوشیشو پس بده که .. گفت بذارفردا. خلاصه هرچی خواستی فحش بده به .. بده.
مازول
------
این مطلب یه بهانهای بود برای اینکه یادآوری کنم که بچههای اینجا مقدار پرانرژیتر!! هستن. سعی کنید با محیط کنار بیاید. معاشرتها رو حفظ کنید. زود ناراحت نشید از یه حرف و شوخی کوچیک . اینحا ایران نیست دیگه همین تعداد آدم بیشتر نیستیم. برای کارای داوطلبانه یا کمک اینقدری نیرو نداریم که بخواد تفرقه هم بیفته. حداقل توی گروه PSA ووابستگان همه سعی می کنن با روحیه خوب کارکنن. ما اینجا می خوایم یه گروه خوب داشته باشیم و با تساهل و تسامح پیش بریم . اونایی که ازخارج یا احیانا داخل ساسکاتون نمی تونن این رو تحمل کنن خودشون هستن که درتهایت نا امید می شن.
---
موضوع بعدی گزارش potluck روز شنبه است.
به قلم: سیمین